داستانهای ماهانتا – جلد اول – فصل ششم – اهداف
درست ظاهر کردن عکس
زمانی که به عنوان یک عکاس در بخش چاپ عکس اکنکار کار میکردم، شخصی
یک سفارش کار آورد. و من با استفاده از دوربین بزرگ نشان دادم که چگونه
میتوانم با سریعترین امکان کار را انجام دهم. بهر حال میخواستم این نکته را
بگویم که زمانهائیکه حواسم جمع بود همیشه کار را با نام سوگماد آغاز میکردم،
اما زمانی نیز پیش میآمد که فراموش میکردم با نام سوگماد کار را آغاز کنم. و
اینجا بود که حوادث خنده دار آغاز میشدند. و در واقع من کارها را برای
رضایت خاطر مشتری انجام میدادم.
همین امر یعنی انجام کاری برای رضایت خاطر مشتری اوضاع را به شدت تغییر
میداد. برای مثال ناگهان دوربین من از کار میافتاد یا نگاتیوهای عکاسیم به
درستی ظاهر نمیشدند.
مجموعه عملیات مربوط به ظهور فیلم سه یا چهار دقیقه در زیر نور عادی به
طول میانجامد ولی من تحت شرایط محدود و نور قرمز این کار را مجبور شدم
بارها و بارها تکرار کنم. هنگامیکه ده الی پانزده دقیقه میگذشت و من زمان
زیادی را از دست داده بودم، متوجه میشدم علت اینکه کارها به درستی پیش
نمیرود این است که من به خاطر شخص دیگری آنرا انجام میدهم و فراموش
کردم بنام سوگماد و بنام خداوند کارها را انجام دهم.
به محض اینکه متوجه این موضوع میشدم با خود میگفتم که با وجود تمام عجله
ای که کرده ای ببین به کجا رسیده ای؟ پانزده دقیقه گذشته و اوضاع بدتر گشته
است. لحظه ای صبر کن و دقت کن و کارت را درست انجام بده. کارت را به
نام خداوند انجام بده. تفاوت آنرا خودتان تجربه خواهید کرد.